دیدن بعضی اتفاقات چقدر سخته
لحظاتی تو زندگی برای آدم پیش میاد که هنگ می کنی . خدا کنه چنین لحظاتی برای شما و هیچ کس دیگه ای هیچگاه پیش نیاد.

دلم می خواست می تونستم دلداریش بدم! بیشتر از یه احوال پرسی ساده باهاش حرف بزنم ،تا اونم حرف بزنه!درد دل کنه،شاید یه کمی سبکتر بشه.حتی نمی تونم تصور کنم که چطور روزهاش رو با این همه درد و غم به شب می رسونه،راستش شاید هم نمی خوام افکار و خاطرات تلخی رو که تو ذهن اون هست  حتی تصور کنم!ولی دلم براش بی نهایت می سوزه در حالی که هیچ کاری از دستم ساخته نیست.سر حکمت های الهی رو هم نمی تونم بعضی وقت ها درک کنم! خدا جونم، آخه تو که می خواستی پس بگیری چرا هدیه کردی؟

                                  ******************