تا حالا رفتید تو دیوار؟

با دیوار برخورد کردین؟

دیوار جلوتون سبز شده؟

به این کلمه ؛ چقدر اندیشیدیم؛

اصلا تعریف دیوار یعنی چه؟

دیوار در لغت نامه معین به این معنی است:دیفال؛ جداری که در اطراف خانه؛ زمین ؛ باغ و غیره بنا کنند بجهت محصور کردن و حفاظت آن؛ انچه از خشت ؛ آجر ؛ گل؛ سنگ ؛ شاخه های درخت و جز آنها در اطراف محوطه(خانه؛باغ؛زمین؛وغیره)بنا کنند.

خوب دیوار مگر برای حفظ فقط ساخته میشود بله برای حفظ از چیزی ؛ حال چه این امر خارجی خوب یا بد باشد اصلا مهم نیست فقط مهم این است که به داخل گزندی وارد نشود.

ما می توانیم در دور ذهن خود دیواری به غایت اسمان کشیده و بر بلندای ان بایستیم و با ورود هر چیز به جز انچه که خود می خواهیم ممانعت به عمل اوریم در این میان افرادی نظیر ما نیز زیاد هستند. آنها نیز دیواری به غایت دیوار ما کشیده اند معاملات در میان این افراد فقط در بین خودشان انجام می شود هر شخص که بخواهد به انها بپیوندد باید مثال انها دیواری بلند در دور خود کشیده و در بلندای این دیوار حاکمی کند زیرا انها خود را مالک همه چیز می دانند و انسان های دیگر را افراد جاهل و نادان می شمارند و کسی که بخواهد بر دیوار انها ضر به ای بزند او ملهب است و مستحق مرگ.


واگر کسی بتواند بر دیوار ضر به ای زده همه او را به باد فحش و ناسزا گرقته زیرا مستحق این امور بوده زیرا انها همه از بالای دیوار ذهن بر او سنگ می پراکنند و همه او را به خود می خوانند زیرا انها فکر می کنند که هر چه به اسمان بالا روی به خدا نزدیک تر می شوی.

انها همه چیز را از دید پنجره های دیوار خود می نگرند و بر این باورند که این پنجره ها از جانب افرادی ساخته شده که انها حاکمان بلامنازع این اذهانند و باید هر طور که می خواهند آنها را مانند بادبادک به این سو و ان سو بکشند و خود این اذهان چون توانایی اندیشیدن را به این افراد سپرده اند دیگر خود را از به کار انداختن ذهن خود مبرا می دانند و فکر می کنند که انها در این جهان از همه بیشتر می دانند و دیگران چون با انها همسو نیستند نادانند و زمانی که کسی و عده ای با لودر های خود انها را مورد تهاجم قرار می دهند انها می گویند پس آزادی و غیره که شما از ان صحبت می کنید در کجای این اعمال شما موجود است پس این افراد افرادی مظلوم در کل ادیار تاریخ بوده و زمانی که با انها به بحث می پردازی یک سلسله از افکار شما را ممدوح دانسته و به یک نقاط از تاریخ ادیار جهان اشاره کرده و می گویند ما هم بر طبق این دلایل باید هر کار را که می خواهیم انجام داده . این افراد از هر گونه رجسی پاک و مطهرند و انسان های دیگر مالامال در رجس زندگی می کنند انها حتی افکار و نظرات و عقاید این افراد و رجس می دانند حال که بر طبق گفته های انها هر کس توان بازگو کردن ارا خود را دارد و همه باید بر طبق یک عقل تام به دان بیندیشند

ولی وقتی پای عمل انها هم از عمل شانه خالی میکنند و وقتی کسی حرفی بزند چون انها ان حرف را با ذهن بلند خود هلاجی می کنند کسی که این حرف را زده نادان است و وقتی مثال هایی را از مقوله بر انها بازگو میکنی انها باز می گویند این امر شامل این اصل نمی شود زیرا این اصل این است و این است و این واصلا این اصل را از بازگو کننده بیشتر می شناسند و این شناخت را مدیون معماران دیوار اذهان خود هسنتند در میان این جمع کسی حق بازگو کردن حرفی راندارد زیرا همه دروغ و توهین را چاشنی صحبت با این اشخاص می کند ولی این افراد می توانند بر هر چیز خرده بگیرند چون این افراد دارای عقل تام هستند

و دیگر اینکه کسی می گت

دنیای زندونی دیفاله زندونی از دیفال بی زارهــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه